مهندس عیسی بزرگزاده معاون فنی و پژوهشهای شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران
ظرفیت آبهای غیرمتعارف برای توسعه اشتغال در سواحل جنوبی کشور
مهندس عیسی بزرگزاده معاون فنی و پژوهشهای شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران به گفت و گو با روابط عمومی ستاد توسعه زیست فناوری پرداخت
شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران با اجرای پایلوتهای متعدد در سواحل جنوبی کشور، با تجربهترین نهاد در حوزه کشاورزی با آب دریا شناخته میشود. طرحهای این شرکت از سال 1389 در بخشهایی از هرمزگان، بوشهر و سیستان به مرحله اجرا رسیدهاند. مهندس عیسی بزرگزاده معاون فنی و پژوهشهای این شرکت هستند و در تحقیق و توسعه بسیاری از این پروژهها مشارکت داشتهاند.
آقای مهندس، همان طور که در جریان هستید منابع آبهای غیر متعارف برای تأمین امنیت غذایی و کشاورزی در شرایط ناپایدار آینده محیط زیست کشور، از اهمیت خاصی برخوردار است. نقش آبهای غیر متعارف در بهرهبرداریهای حال حاضر کشور تا چه حد پررنگ است؟
برای تخمین منابع آبهای غیر متعارف کشور، در وهله اول باید تعریف دقیقی از این آبها ارائه بدهیم. منابع آب شور سرزمینی ما 12.7 میلیارد متر مکعب است. 1.7 آن آبهای زیر زمینی شور ما هستند. اگر پساب شهری و صنعتی را نیز جزء منابع آب غیر متعارف به حساب آوریم حدود 4.7 میلیارد متر مکعب به این حجم افزوده میشود. اگر آّب دریا را نیز اضافه کنیم، با اینکه این حجم محدود است، اما نمیتوان عدد دقیقی از آن ارائه داد، زیرا با دریاهای آزاد در کشور مواجهیم.
باور غلطی در کشور ما و کشورهای مجاور وجود دارد که برداشت از آب دریای آزاد میتواند نامحدود باشد. همین مسئله باعث شده در کشور های حاشیه خلیج فارس برداشت وسیعی از آب خلیج صورت بگیرد.. علاوه بر شیرینسازی و استفاده به عنوان آب شرب و تخلیه پساب آبشیرینکنها در دریا، حجم عظیمی از پساب صنعتی و کشاورزی به خلیج فارس و دریای عمان وارد میشود که کیفیت آب خلیج فارس را شدیداً تحت تأثیر قرار داده است. پس آبهای آزاد هم ظرفیتهای نامحدودی ندارند.
آیا این منابع قابل استفاده هستند؟ چه برنامههایی برای توسعه بهرهبرداری از این منابع در کشور وجود دارد.؟
از ابتدای تاریخ و آغاز کشاورزی، بشر روشها و فرمولهای کاشت و داشت و برداشت را با توجه به شرایط محیطی و منابع آب متعارفی که در اختیار داشته، بهینه کرده است و بر اساس این روشها و فرمولها در جستجوی منابع جدید آب متعارف مثل آبهای زیرزمینی و شیرینسازی برآمده است. اما وقتی می خواهیم از منابع آب غیر متعارف و بهویژه منابع شور استفاده کنیم دیگر نمی توانیم از روشهای معمول بهره ببریم. حتی نمیتوانیم از سایر منابع به نحوی که تاکنون استفاده میشده بهرهبرداری کنیم و باید کلاً منابعمان را عوض کنیم. چون اگر مثلاً آب شور را به خاک متعارف وارد کنیم، ساختمان فیزیکی و شیمیایی خاک کاملاً به هم ریخته و علاوه بر اینکه از لحاظ محیط زیستی مشکلزاست، خاک را غیر قابل استفاده خواهد کرد.
پس از این آبها کجا باید استفاده کنیم؟ میتوان از این آبها در خاک شور برای کشت گیاه شورزی استفاده کرد. این الزامی است که همیشه باید رعایت شود. این گیاه باید یا به شوری مقاوم باشد یا شورپسند باشد و در خاکهای شیرین رشد نکند. این گیاهان گیاهان خاصی هستند و هر کدام برای سازگاری با شرایط شور از مکانیسمی بهره میبرند.
اگر گیاه گلیکوفیت را در محیط شور قرار دهیم، حتی اگر در شرایط تنش شوری دوام بیاورد و برای این شرایط سازگار شده باشد، باید برای غلبه بر فشار اسمزی، انرژی زیادی مصرف کند. این انرژی معمولاً بیشتر از انرژی است که دریافت می کند و این مسئله علاوه بر اینکه بهرهوری را پایین میآورد، برای گیاه هم مناسب نیست.
فناوری شورورزی یعنی کشاورزی پایدار در محیطهای خشک و شور با استفاده از آب شور و گیاهان شورزی، در واقع مهندسی شورورزی یک فناوری با رویکرد زیست محیطی است، و به منظور بهرهبرداری اقتصادی و پایدار از منابع خاک و آب شور طراحی شده است. شورورزی میتواند نتایجی مانند توسعه کشاورزی در نواحی خشک و شور، بیابانزدایی، استفاده از مهندسیهای نوین و انرژیهای نو و تجدیدپذیر و غیره داشته باشد. برای چنین اقلیمهایی الگوی خاصی برای توسعه مورد نیاز است.
ما در شرکت توسعه منابع آب و نیرو برای انواع آبها با منابع مختلف سعی کردیم گونه های متنوعی از گیاهان را در پایلوتهای پژوهشی تست کنیم تا روش اهلیسازی گیاهان مورد نظر را به دست بیاوریم و فرمول کشت اقتصادی را پیدا کنیم. یعنی مجتمعهای کشت و صنعت شورورزی ایجاد کنیم. همین طور روش های گلخانهای دریایی (seawater greenhouse) در سطح مطالعاتی در دستور کار ما قرار دارد و سه سال طول میکشد تا به مرحله اجرا برسد.
شورورزی نوعاً یک روش محیط زیستی است. شورورزی رقیب کشاورزی نیست. از منابعی استفاده نمی کند که کشاورزی استفاده می کند. در واقع مکمل کشاورزی است نه جانشین آن. هماکنون ما روشهای علمی و سیمای کلی طرحهای شورورزی را به دست آوردهایم.
فناوریهای نوین از جمله فناوریهای زیستی در کدام مرحله از زنجیره تأمین کشاورزی بر پایه آبهای غیر متعارف وارد میشوند و تاکنون چه دستاوردهایی داشتهاند؟ برنامه شرکت برای توسعه کاربست این فناوریها چیست؟
شورورزی از اساس یک فناوری زیستی است. تمام فناوریهای تصفیه فاضلاب میتوانند وارد شورورزی و کشاورزی با آبهای غیر متعارف شوند. فاضلاب طلای سیاه است و میتوان به راحتی آن را وارد چرخه کرد.
طرحهای شورورزی باید دارای فناوریهای استحصال نمک باشند. شورورزی تنها و تنها اگر استحصال نمک داشته باشد از لحاظ محیط زیستی قابل تأیید است. مجریان شورورزی باید اثبات کنند که طرح آنها به انباشت نمک منجر نمیشود. اگر کشاورزی با آب دریا و در ساحل مد نظر باشد، در عمق50 تا 100 متری زمین زهکشی طبیعی اتفاق میافتد. به طوری که وقتی آبیاری انجام میشود خود به خود به دریا زهکش میشود. بنابراین انباشت نمکی صورت نمیگیرد.
شورورزی درونسرزمینی از این لحاظ با چالش بیشتری مواجه است. من به دوستانی که شورورزی درون سرزمینی را در ذهن دارند تذکر میدهم که مراقب باشند که یک کار غلط زیست محیطی انجام ندهند. نمکی که به محیط وارد میشود یا باید استحصال شود یا بخ نحو دیگری معلوم شود در نهایت به کجا میرود. این سوال منطقی را بایدجواب داد.
پتانسیلهای کشاورزی شورزیست در کدام نواحی کشور زیاد است؟ چگونه میتوان با دخالت دادن مردم دراین زراعتها، اشتغال پایدار ایجاد نمود؟
ما به ساحل جنوب معتقدیم. در سالیان طولانی گذشته به ساحل جنوب توجه زیادی نشده. فرصتهای جنوب نفت و گاز است که بیش از صد سال از آغاز استحصال آنها میگذرد. اگر قرار بود نفت و گاز توسعه پایداری در آن منطقه ایجاد کند به نظر من فرصت آن را داشته و صد سال از زمان آن گذشته است. فرصت دیگر مناطق آزاد بودهاند. کیش و قشم و چابهار را هرچقدر میخواستند با ظرفیتهای تجاری آباد کنند کردهاند. ظرفیت دیگر ماهیگیری از دریاست. میدانیم که در بخش ماهیگیری، چینیها آمدند و به صورت گسترده از آبهای ما بهرهبرداری میکنند. با این وجود امروز بخشهای زیادی از سواحل جنوب را می بینیم که هنوز هیچ کاری برایشان انجام نشده است. مردم جنوب سزاوارند خیلی بیشتر از اینها داشته باشند. کارهای بزرگتر و الگوهای جدید توسعه را باید برای آن منطقه پیاده کرد. این کار اگر جواب بدهد اشتغال خوبی ایجاد میکند.
شورورزی جواب فنیاش را داده است، باید به دنبال این باشیم که چگونه می توان آن را اقتصادی کرد. باید با صنایع پیشین مثل تولید جلبک، تولید میگو و پرورش ماهی یک مجتمع را بنا کنیم تا بتوانیم هزینه ها را کاهش دهیم و سرشکن کنیم. به نحوی که با زراعت مکمل بشوند. جلبکها پتانسیل بالایی دارند. هم به عنوان مکمل غذایی میتوانند استفاده شوند و هم میتوانند کاربردهای دارویی و آرایشی-بهداشتی داشته باشند. اینها بخش های اقتصادی شورورزی هستند که باید برای بهینهسازی آنها تلاش کنیم. ما خودمان هشتاد میلیون جمعیت داریم و بازار خوبی هستیم. باید خودمان را تأمین کنیم. حتی میتوان به صادرات هم فکر کرد.
با توجه به شرایط کشور، چه نوع آبهایی بیشتر در اولویت هستند؟ زهابها و پسابها، آبهای آزاد، آبهای زیرزمینی غیر متعارف یا آبهای دریاچهها و تالابها؟ چرا؟
اولویت خاصی وجود ندارد. باید بتوانیم با دیدن جوانب از همه ظرفیتها استفاده کنیم. در دوره ای میخواستند از آب دریاچه ارومیه برای شورورزی استفاده کنند که اشتباه بود. باید عواقب محیط زیستی هر اقدامی دیده شود و به نحوی عمل نکنیم که با افزایش مصرف آب و ندادن حقابه تالابها و دریاچهها مشکلات دیگری برای کشور ایجاد کنیم. مشکل ریزگردها در بخشهای مختلف کشور ریشه در مصرف بیرویه و غلط آب دارد وقتی در جاهایی مثل عراق و سوریه آب را زیاد مصرف میکنند و سهم محیط زیست را نمیدهند این مشکلات قابل انتظار است. در داخل وقتی مصرف را با توسعه کشتزار ها و کشت بیرویه نیشکر بالا میبریم، این مشکلات قابل انتظار است. کشاورزی ناصحیح هم بسیار تأثیرگذار است. کشاورزها در نواحی جنوبی زمین را به امید آب شخم میزنند ولی هیج آبی به آن ها نمیرسد. با این کار نهتنها چیزی کشت نمیکنند، بلکه زمین را سست میکنند و با یک باد خیلی جزئی خاکها بلند می شوند و ریزگرد به وجود میآید.
برای کنترل ریزگرد نمیتوان به کشت گیاه رو آورد. وقتی که مشکل ریزگرد ما به خاطر مصرف زیاد آب به وجود آمده، چرا برای حل این مشکل به سراغ روشهایی رفتهایم که دوباره به مصرف زیاد آب منجر خواهد شد؟ یعنی ما در واقع داریم دلیل ایجاد ریزگرد را تقویت میکنیم تا جلوی ریزگرد را بگیریم. این موضوع از ریشه غلط است. شما برای این که جلوی ریز گرد را بگیرید باید سراغ مدیریت مصرف بروید نه اینکه خودتان مصرف را بیشتر کنید. فقط به قسمت آخر نگاه می کنند که گیاه می تواند جلوی ریزگرد را بگیرد.
چشمانداز کشاورزی با آبهای غیر متعارف چیست و تا چه حد میتوان به آن متکی بود؟
فعلاً نمیتوان جواب دقیقی داد. در کشور ما باید به این موضوع فکر کنیم چگونه شیلات میتواند خودش را با این موضوع پیوند بزند. صنایع پیشین و پسین خودشان را به این کار پیوند بزنند. آیا ما به عنوان مدیران توسعه کشور میتوانیم موفق شویم؟
بخش خصوصی اگر وارد این موضوع بشود امیدوار هستم که بتوان کاری کرد. به دولت امیدوار نیستم. چون بخش خصوصی به بحث اقتصادی موضوع نگاه می کند و مراقب کیفیت کار و کاهش هزینه است. با بخش دولتی خیلی افق روشنی پیش رو نداریم. برای این کار نیاز است که بازار تحریک بشود تا بخش خصوصی وارد این موضوع بشود.
ارسال به دوستان