بررسی ساختار ژنتیکی سنجاب ایرانی (Sciurus anomalus) در جنگل¬های بلوط زاگرس
این پژوهش توسط مرضیه اسدی آقبلاغی انجام شده است.
در این مطالعه تاریخچه تکاملی سنجاب ایرانی در مقیاس کلان و اثرات عناصر سیمای سرزمین در مقیاس خرد مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج بررسی تاریخچه تکاملی، موقیعت فیلوژنتیکی بدست آمده برای این گونه و شواهد فسیلی موجود، منشاء اوراسیایی جنس Sciurus وS. anomalusرا تایید میکند. گونه زایی جنس Sciurus در حدود 12 میلیون سال پیش در اوراسیا آغاز شد، سپس جد مشترک S. vulgaris و S. lis از جد مشترک S. anomalusوSciurus های آمریکای شمالی جدا شد. متعاقبا جد Sciurus های آمریکای شمالی و جد S. anomalus نیز از یکدیگر جدا شدند و اجداد Sciurus های شمالی از طریق پل زمینی برینگ از قاره اوراسیا به آمریکای شمالی مهاجرت کردند و پراکنش سنجاب ایرانی محدود به مناطق غرب آسیا و سواحل شرقی دریای مدیترانه شد. تنوع درون گونهای سنجاب ایرانی و شکلگیری جمعیتهای مختلف آن به طور بالقوه میتواند به نوسانات آب و هوایی در زمان پلیستوسن نسبت داده شود، درواقع اختلافات و جدایی بین جمعیتهای این گونه در پناههگاههای عصر یخبندان شکل گرفته است و بخش غربی آناتولی و جزایر یونان به عنوان ناحیه اجدادی این گونه شناسایی شدند. براساس نتایج بدست آمده این گونه شامل دو دودمان اصلی و پنج گروه جداگانه است كه میتوانند به طور جمعیتهای مستقلی مدیریت شوند. با این حال، نمونهگیری جدید از جمعیتهای موجود در سایر کشورها مانند ترکیه و سوریه برای تأیید این امر لازم است. این گونه در ایران حداقل شامل دو جمعیت شمالی و جنوبی در زاگرس میشود، در بررسی نیمه شمالی زاگرس درواقع در یک مقیاس خردتر سیمای سرزمین مشخص شد که ساختار ژنتیکی و جریان ژنی در بین افراد مناطق مورد بررسی به صورت پیوسته و تحت تاثیر ترکیبی از فواصل جغرافیایی و پوشش جنگلی در مناطق جنگلی است. چنانچه با افزایش فاصله جغرافیایی و افزایش مقاومت سرزمین اختلافات ژنتیکی نیز افزایش پیدا میکند. اما در این بین مناطق عاری از پوشش جنگلی به عنوان موانع جریان ژنی شناسایی شدند ولی میزان و نحوه تاثیر این موانع نامشخص است و نیاز به بررسی دارد. به طور کلی با توجه به روند رو به رشد تخریب جنگلهای زاگرس انتظار میرود که موانع جریان ژنی وسیعتر شوند و از وسعت لکههای جنگلی کاسته شود. در سالهای اخیر جمعیت سنجاب ایرانی در کشورهای مختلف بویژه در جنگلهای بلوط زاگرس به دلیل روند رو به رشد تخریب زیستگاه، خشکسالی، تغییر اقلیم و شکار بیرویه کاهش یافته است. این گونه یکی از پستانداران شاخص اکوسیستم جنگلی زاگرس است که وابستگی زیادی به زیستگاههای جنگلی دارد. تخریب گسترده جنگلهای زاگرس منجر به تخریب زیستگاه این گونه با ارزش میشود که این امر تجزیه شدن جمعیتهای این گونه را در پی دارد، در طولانی مدت لکههای زیستگاهی کوچک قادر به حفظ جمعیتهای زیستا نیستند و به دلیل کوچک شدن جمعیت و کاهش جریان ژنی مشکلات ژنی و درون آمیزی در جمعیتها افزایش مییابد که منجربه انقراض آنها میشوند. در حال حاضر ساختار ژنتیکی و جمعیتی سنجاب ایرانی تحت تاثیر تغییرات اقلیمی زاگرس نیز قرار دارد درحالی که اثرات تغییر اقلیم در این زمینه ناشناخته است و به این دلایل به نظر میرسد که بررسی و پایش ژنتیکی مداوم جمعیتها و تخمین اندازه جمعیتهای این گونه ضروری است. لذا در راستای حفاظت از این گونه و اکوسیستم جنگلی زاگرس بکارگیری نگرش جامع و اکوسیستم محور در سطح مدیران و مسئولین در تهیه طرحهای جنگلداری همچنین اجرای مطالعات بومشناسی با هدف شناسایی دقیق ویژگیهای زیستگاهی این گونه و بررسی فرآیندهای مهم اکولوژیک در زیستگاههای این گونه همانند فرآیندهای انتخاب زیستگاه، رقابت درون گونهای، بین گونهای و بررسی رژیم غذایی ضروری به نظر میرسد. امید است که با اجرای اقدامات علمی و حفاظتی موثر جهت حفاظت از اکوسیستم جنگلی زاگرس این گونه شاخص و با ارزش نیز حفظ شود.
ارسال به دوستان