درباره زیستفناوری و ستادش
زيستفناوري علم ثروت آفرين
حوزه بيوتکنولوژي، يا همان زيستفناوري، حوزه عجيبي است. هر جايي که فکرش را بکنيد، سرک کشيده و براي خودش ايده دارد؛ ايدههايي که در نوع خودشان بهترين هستند و صاحبانشان فکر همه جاي کار را هم کردهاند.
حوزه بيوتکنولوژي، يا همان زيستفناوري، حوزه عجيبي است. هر جايي که فکرش را بکنيد، سرک کشيده و براي خودش ايده دارد؛ ايدههايي که در نوع خودشان بهترين هستند و صاحبانشان فکر همه جاي کار را هم کردهاند. نکته مهم در اين ميان اين است که زيستفناوري علمي است پيچيده و ميانرشتهاي که با وجود تمام پيشرفتهايمان در آن، هنوز به آن نقطه که ميخواهيم، نرسيدهايم. دستيابي به 3 درصد از بازار جهاني اين حوزه چيزي است که در افق 1404 پيشبيني شده و امروز ستاد توسعه زيستفناوري اهتمام فراوان دارد که به اين نقطه برسد. اما زيستفناوري دقيقا به چه کار ميآيد، چرا مهم است و چطور ميشود به اين نقطه رسيد؟
هزار راه نرفته!
کجا مشکل داريد؟ باغدار هستيد و ميخواهيد تعداد ميوههاي باغتان را زياد کنيد؟ کشاورزي ميکنيد و نميخواهيد کودهاي شيميايي مصرف کنيد؟ آلودگيهاي زيستمحيطي نگرانتان کرده يا دنبال داروهاي جديد و پيشرفته ميگرديد؟ بيوتکنولوژي براي حل همه اين مشکلات، به علاوه بسياري مشکلات ديگر، راههاي متنوع و بهصرفهاي دارد. شايد چند مثال، بهتر بتواند در شناساندن اين رشته به شما کمک کند.
زيستفناوري، به تعبير دکتر مصطفي قانعي، دبير ستاد توسعه زيستفناوري معاونت علمي و فناوري رياستجمهوري، علم تقليد از خداست، براي همين هم بهترين راهها را پيش پاي ما ميگذارد. فعالان اين علم، براي پيدا کردن راهحل هر مشکل، در طبيعت و خلقت خداوند دقيق ميشوند و از آن تقليد ميکنند.
اين روزها کيست که نداند آلودگي هوا تا چه ميزان خسارات جاني و مالي به بار ميآورد؟ حال بياييد نگاهي به پاسخهاي حوزه زيستفناوري در اين خصوص داشته باشيم. اين علم به ما ميگويد راه نجات ما در توجه دقيق به طبيعت است. خداوند گياهان را آفريده تا با جذب دي اکسيد کربن و تبديل آن به اکسيژن، هواي آلوده را به هواي پاک تبديل کنند. حال ما ميتوانيم با تکثير آلگ (نوعي جلبک) همين کار را انجام دهيم. اين گياه هواي آلوده را تصفيه ميکند، خوراک دام است و از طرفي سوزاندن آن هم آلودگي زيستمحيطي ايجاد نميکند.
يک مثال ديگر اين است که محققان ميدانند نيترات باعث افزايش رشد گياهان ميشود به همين دليل در کشاورزي و باغداري از کودهاي شيميايي نيتراتدار استفاده ميشود. اما امروزه علم ثابت کرده که اين نيترات براي انسان مضر است و ميتواند سبب بروز بيماريهايي چون سرطان شود. به عنوان يک ماده جايگزين، زيستفناوري ميگويد من يک باکتري به شما ميدهم که نيتروژن خاک را جذب کند تا نيازي به کود نيتراتدار نباشد.
حال فرض کنيد در يک منطقه هزاران درخت بلوط نابود شدهاند جز 10تا. در غياب زيستفناوري، از ديد انسانها، آن 10 درخت هم ارزشي ندارند و ميشود به حال خود گذاشتشان تا نابود شوند. اما زيستفناوري نگاه ويژهاي به داستان دارد. اين علم معتقد است که خداوند پاسخ ما را در همين 10 درخت گذاشته. اگر اينها تا امروز مقاومت کردهاند، نشانه اين است که اين چند درخت در برابر بيشتر آفات و آسيبهاي منطقه مقاومند. محقق اين رشته روي اين درختها در آزمايشگاه کار ميکند و به روش کشت بافتي، ميليونها تکثير از يک نمونه انجام ميدهد. حالا ميليونها درخت بلوط داريم که در برابر اکثر آسيبها مقاوم هستند.
اجازه بدهيد نگاهي به حوزه داروها داشته باشيم. زيستفناوري در اين بخش چه کمکي ميتواند بکند؟ محققان اين حوزه ميگويند عيب داروها در اين است که براي مبارزه با بيماري، تمام بدن را تحت تاثير قرار ميدهند و اين سبب ميشود آثار سوء دارو، مشکلات فراوان ايجاد کند در حالي که روش خالق، چيز ديگري است. بدن انسان در مواجهه با بيماري، به صورت اتوماتيک، فعال ميشود؛ يعني هدف را شناسايي و تنها با عامل بيماريزا مبارزه ميکند. زيستفناوران هم براي درمان بيماريها به دنبال داروهايي هستند که به شيوه بدن انسان عمل کند و آثار سوء داروها را به حداقل برساند.
اينها فقط چند مثال است از راههاي بسياري که زيستفناوري براي پاسخ به مسائل گوناگون پيدا کرده است و هنوز هزاران راه وجود دارد که ما آنها را پيدا نکردهايم.
کجا هستيم؟ کجا بايد باشيم؟
مصطفي قانعي معتقد است زيستفناوري از چند جهت براي ما ارزش فراوان دارد. يکي جامعيت، تاثيرگذاري و درگيري با مشکلات و مسائل روز است و ديگري تاثير عميقي که بر معيشت عامه مردم ميگذارد. او در اين زمينه ميگويد: «ممکن است ما در داروي نوترکيب هم رتبه اول آسيا را کسب کنيم ولي اين معيشت همه مردم را تحت تاثير قرار نميدهد. اگر بخواهيم از حوزهاي نام ببريم که کارش باعث ميشود همه آدمها غني شوند، حوزه زيستفناوري است. بنابراين ما اصل کارمان را بايد بر اين قرار دهيم که چقدر زيستفناوري باعث شده سطح زندگي مردم عوض شود. اين حوزه همچنين ميتواند شغلهايي را ايجاد کند که چندان پيچيده نيستند. هر چند گام اول بايد توسط يک متخصص برداشته شود و سطح تکنولوژي بالاست. مثلا قرار است يک نهاده براي ارتقاي بهرهوري پسته توليد شود. اين کار براي اولين بار توسط يک محقق انجام ميشود اما کشت و تکثيرش را مردم عادي هم ميتوانند انجام دهند.»
اما ايران براي اين حوزه وسيع و پرکاربرد چه برنامهاي دارد؟ به گفته دکتر قانعي، آنچه در برنامه 1404 پيشبيني شده، فعال شدن 16 هزار نيروي انساني و دستيابي به 3 درصد بازار جهاني است. ما از نظر نيروي انساني وضعيت خوبي داريم، اما در زمينه بازار جهاني هنوز عقب هستيم و بايد تلاشهاي بيشتري صورت گيرد. بخشي از اين 3 درصد به واردات اين محصولات به کشورمان بازميگردد که در صورت خودکفايي و قطع واردات محقق خواهد شد و براي تحقق باقي آن هم نياز به صادرات اين محصولات است. با توجه به اهميت دستيابي به اقتصاد دانشبنيان، اين 3 درصد ارزش بسيار خواهد داشت. بنابراين وظيفه ستاد توسعه زيستفناوري پيشاپيش مشخص است. قانعي در اي خصوص ميگويد: «کار اصلي ما در ستاد اين است که موضوع تحقق 3 درصد بازار را مد نظر قرار دهيم و براي اين کار تمام گروههاي ما برنامهريزي کردهاند. بر مبناي برنامهريزي گروهها در حال حاضر مشخص شده که در حوزه دارو، نفت، انرژي، محيط زيست، کشاورزي و... کجا هستيم و بايد به چه نقطهاي برسيم و اينکه هر کدام از اين حوزهها قرار است چه سهمي از بازار داشته باشند. الان ما براي اينها برنامه داريم. با تحقق اين 3 درصد، اشتغال هم ايجاد ميشود.»
گروهها چه کار ميکنند؟ در هر گروه يک اتاق فکر درست شده است که در آن به اعضا ميگويند مشکلات کشور را مورد به مورد بگوييد تا ما راهحلش را پيدا کنيم و اين راهحلها را به محصول تبديل کنيم.
ستاد، کار ستادي ميکند
در اين ميان غير از ايجاد گروه و کار تحقيقاتي، ستاد قرار است چکار کند؟ با وجود 250 شرکت دانشبنيان، در اين حوزه چه کارهايي ميتوان انجام داد؟
مصطفي قانعي معتقد است وظيفه آنها تنها کار ستادي است و اضافه ميکند: «از ميان 250 شرکت دانشبنيان، 52 شرکت توليدي داريم و حدود 198 شرکت هم نوپا هستند. يعني اين شرکتها در آينده بزرگ ميشوند. الان هم بيشترين فروش شرکتهاي دانشبنيان (حدود 30 تا 40 درصد) به حوزه شرکتهاي زيستفناوري مربوط است. از طرفي، بيشترين کساني که به صندوق نوآوري و شکوفايي مراجعه کرده و وام گرفتهاند به زيستفناوري مربوط هستند. پس شرکتها تشکيل شدهاند، حرفي براي گفتن دارند - چون از صندوق پول گرفتهاند - و در نهايت هم جلو رفتهاند چون به اقتصاد ورود کردهاند. به علاوه، شرکتهاي کوچک هم دارند بزرگ ميشوند، پس آينده درخشاني خواهند داشت. لذا ما يک پيوست تجاريسازي را مهيا کردهايم براي اينکه اين موضوع را پيش ببريم.»
او در پاسخ به اين سوال که در اين پيوست چه مسائلي پيشبيني شده، با چند مثال به وظايف دولت در اين خصوص اشاره ميکند: «ما سراغ بازار ميرويم. مثلا در بنزين يک ماده سمي وجود دارد به نام MTBE که سرطانزاست؛ از خارج از کشور هم وارد و خريداري ميشود. چرا اين را در بنزين ميريزيم؟ براي اينکه اکتان (بهرهوري سوخت) بالا برود. زيستفناوري ميگويد اين ماده هم سرطانزاست، هم هوا را آلوده ميکند و هم وقتي وارد زمين ميشود باعث آلودگي زمين ميشود. به جاي آن، من بيواتانول را به شما ميدهم که هم اکتانش بالاتر است و هم قيمتش پايينتر. در ضمن، از ضايعات گياهي تهيه ميشود و پسماندش هم خوراک دام و طيور خواهد شد چون نشاسته اين ضايعه گياهي به اتانول تبديل ميشود ولي پروتئينش باقي ميماند. ما کاري که ميتوانيم براي اين شرکت انجام دهيم، اين است که به عنوان ستاد به دولت بگوييم وزارت نفت را موظف کن تا فلان سال به جاي MTBE، بيواتانول در سوخت بريزد يا مثلا رايانهاي که دولت به کود شيميايي ميدهد، از اين پس به کود زيستي بدهد. اين شرکت دانشبنيان، ما را نجات ميدهد. در اصل، دولت ريل ميگذارد تا قطار جلو برود. کار دولت تسهيلگري و ايجاد تعادل است.»
در اين بين، پيشرفت در حوزه دارو از باقي گروهها بيشتر است. وزير بهداشت منتظر نمانده و خودش دست به کار شده و با خريد داروهاي جديد، مشکل شرکتهاي دانشبنيان در اين حوزه را حل کرده است؛ کاري که بايد در باقي حوزهها هم در آينده نزديک انجام شود تا شاهد شکوفايي اين علم باشيم؛ علمي که ثروت آفرين است.
منبع: مجله دانش بنیان شماره 2
ارسال به دوستان